بر اساس این گزارش، سمیر قنطار در تاریخ 22 آوریل 1979 در حالی که تنها 16 سال داشت به همراه سه تن از اعضای گروه فلسطینی «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» به نامهای «عبدالمجید اصلان»، «مهنا الموید» و «احمد الابرص» به شمال فلسطین اشغالی نفوذ کرده و به محل اقامت یک صهیونیست به نام «دانی هاران» دانشمند اتمی آن رژیم اشغالگر در شهر «نهاریا» یورش برده و او را به اسارت گرفتند. در همین زمان با نیروهای پلیس صهیونیستی مواجه شده و با آنها درگیر شدند که در جریان این درگیریها یکی از نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی کشته شد.
در این درگیری دو تن از همراهان قنطار یعنی اصلان و موید کشته ولی او و احمد ابرص از سوی نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی دستگیر شدند. رژیم صهیونیستی مدعی شد که در جریان این درگیریها قنطار پیش از دستگیری، گروگانهای خود را به قتل رسانده است.
سمیر قنطار برای اولین بار در تاریخ 31 ژانویه زمانی که قصد داشت از مرز اردن و فلسطین اشغالی در منطقه «مزج پیسان» به همراه دو عضو دیگر جبهه آزادی بخش فلسطین عبور کند و یک کاروان اسرائیلی در مسیر بین منطقه بیسان و طبریا را در مقابل آزادی زندانیان دربند لبنانی در زندانهای رژیم صهیونیستی به گروگان بگیرد، دستگیر شده بود. قنطار 11 ماه در زندان اردن به سر برد و سرانجام در 25دسامبر سال 1978 به شرط اینکه دیگر وارد اردن نشود، از زندان آزاد شد.
سردار اسرای لبنانی در تاریخ 28 ژانویه 1985 از سوی دستگاه قضایی رژیم صهیونیستی به پنج بار حبس ابد و نیز 47 سال حبس محکوم شد. صهیونیستها وی را به قتل پنچ صهیونیست و زخمی کردن یک صهیونیست دیگر متهم کرده و در بازداشتگاه «هداریم» محبوس کردند.
قنطار در طول دوران حبس توانست به عنوان دانشجوی آزاد (آموزش از راه دور) در دانشگاه تل آویو مشغول به تحصیل شود و در سپتامبر 1998در رشته ادبیات و علوم اجتماعی این دانشگاه موفق به اخذ مدرک لیسانس شود.
در 24 ژانویه 2004 رژیم صهیونیستی در عملیات تبادلی که با حزبالله و با میانجیگری آلمان انجام داد، اسرای لبنانی را آزاد کرد اما برخلاف مذاکرات انجام شده از آزادی سمیر قنطار سر باز زد ولی پس از آن «نسیم نسر» یکی دیگر از مهمترین اسرای لبنانی در بند رژیم صهیونیستی در اولین مرحله از عملیات تبادل اسرا، دوازدهم خرداد از زندان آزاد شد.
«سید حسن نصرالله» دبیر کل حزب الله لبنان پیش از این اعلام کرد که علاوه بر دو نظامی صهیونیست اسیر شده در جریان عملیات «وعده صادق» اجساد نظامیان صهیونیستی کشته شده در جنگ 33 روزه لبنان هم در اختیار مقاومت اسلامی است. این سخنان سید حسن تا مدتها جنجالی بزرگ را علیه مقامات نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی به پا کرد زیرا آنان خود را تنها برای مذاکره بر سر آزادی دو سرباز اسیر خود مهیا کرده بودند و در حالی که بیش از یک سال و نیم از پایان جنگ 33 روزه میگذشت هیچ گونه اطلاعاتی پیرامون وجود بقایای اجساد نظامیان صهیونیست در میان اتباع این رژیم و حتی خانواده های مقتولین جنگ 33 روزه منتشر نشده بود.
سید حسن نصرالله در همان سال ضمن احمق خطاب کردن سران صهیونیست به سبب ممانعت از آزادی سه اسیر (نسیم نسر، سمیر قنطار و یحیی اسکاف)، قول داد که مقاومت اسلامی طی یک عملیات اسیر گیری دیگر این سه تن را از چنگ رژیم صهیونیستی آزاد کند. عملیات اسیر گیری سال 2006 موسوم به «وعده صادق» و جنگ 33 روزه لبنان ثابت کرد که حزب الله لبنان و رهبر آن بر سر عهد خویش با مردم لبنان هستند و اسرای خود را فراموش نخواهند کرد.
در مراسم استقبال از اسرا سید حسن نصرالله خطاب به اسرائیلیها گفت: «شما ای احمقها! با این کارتان اشتباه بزرگی کردید و باید تاوان این حماقت را بدهید. من پاسخ شما را میگویم.» چند ثانیه سکوت میکند و بعد به بنر پشت سرش اشاره میکند. «جواب شما اینجاست. خوب نگاه کنید. این تصویر عملیات اسیرگیری سال 2000 (سوفا) است.» چند ثانیه لبخند میزند. «...که البته آنجا دستِ مجاهدین ما بیش از اندازه قوی بود و به جای اینکه اسیر بیاورند جنازه آوردند!» ناگهان فریاد میکشد: «اما اینبار مطمئن باشید شما را زنده و اسیر خواهیم گرفت. ما سلاح را تا وقتی اسیری یا زمینی از ما دست دست دشمن باشد زمین نمیگذاریم» دلیل نامگذاری جنگ سی و سه روزه که دو سال بعد از وعده سید حسن نصرالله رخ داد به «الوعد الصادق» (وعده راستین) همین بود.
سمیر به عنوان محور اعتصابهای غذا و برنامههایی از این دست برای اعتراض به وضع غیرانسانی زندانهای اسرائیل شناخته میشد. از امتیازاتی که سمیرقنطار و همراهانش در اثر اعتراضها و اعتصابهای مستمر به دست آوردند امکان فرستادن نامه بود. سمیر قنطار در یکی از نامهها، شکنجههایی که تحمل کرده است را این گونه توصیف میکند «من را کاملا لخت روی دیوار حیاط به صلیب کشیدند و سربازان اسرائیل فنون نظامی را بر بدن من تجربه میکردند. چندین روز زیر آفتاب داغ ماندم در حالی که دستهایم به دیوار بسته شده و پارچه سیاهی روی سرم بود که بوی تعفن میداد. بعد از این مرحله، دست و پایم را با زنجیر بستند و در گوشم گوشیی گذاشتند که از آن صدای بوق ممتد و زیری پخش میشد تا جایی که شعور و درک را از دست دادم. سختترین چیزهایی که شاهدش بودم عمل بیرون آوردن ترکشها از بدنم بود؛ طوری که من میدیدم چگونه ترکش را از بدنم خارج میکردند. آنها از هیچگونه داروی بیهوشی یا بیحس کنندهای استفاده نمیکردند و وقتی میخواستم از شدت درد فریاد بکشم آنها دهانم را میبستند. هرگاه تغییری در وضع زخمهایم روی میداد دکتر را در زندان برای معاینهام میآوردند. دکتر در حالی من را معاینه میکرد که روبرویش با دست و پای بسته مینشستم و دکتر سیگارهایش را روی دستهایم خاموش میکرد. دکتر برای معاینه زخمهایم انگشتش را در زخمم فرو میکرد تا میزان ترمیم زخم را بفهمد».
سمیر قنطار پس از 30 سال اسارت در شانزدهم ژوئیه سال 2008 میلادی ، در عملیات آزادی سازی اسرای مقاومت موسوم به «الرضوان» در قبال تحویل دو جسد صهیونیست، به همراه ماهر کورانی، حسین سلیمان، خضر زیدان ومحمد سرور از زندانهای فلسطین اشغالی آزاد و از منطقه مرزی «راس الناقوره» به وطنش لبنان بازگشت.
سرانجام اسیران آزاد شده در فرودگاه بیروت مورد استقبال شخصیتهای لبنانی از جمله میشل سلیمان رئیس جمهور وقت، نبیه بری رئیس مجلس، فواد سنیوره نخست وزیر وقت و تعدادی از نمایندگان و وزیران شرکت کردند و حزب الله با برگزاری جشن هایی از آنها تجلیل کرد.
حزب الله لبنان امروز یکشنبه با صدور بیانیهای شهادت «سمیر قنطار» از مبارزان قدیمی وابسته به مقاومت، در حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به دمشق را تایید کرد.
بر اساس گزارش رسانههای سوری، در جریان این حمله چندین تن از نظامیان سوری وابسته به نظام از جمله «فرحان شعلان» نیز به شهادت رسیدهاند.
«بسام قنطار» برادر سمیر در صفحه توئیتر خود نوشت: با عزت و افتخار شهادت فرمانده مجاهد سمیر قنطار را اعلام میکنیم و پیوستن ما به قافله خانوادههای شهید باعث افتخار ماست