رییس شما به طرز عجیب و غریبی شما را کنترل می کند
این شخص جزییات امور را به شدت مدیریت می کند. موقعیت برای شما خفقان آور و تحمل ناپذیر است؛ زیرا او می خواهد همه تصمیم گیری ها را کنترل کند. او به اعضای گروه اطمینان ندارد و هیچ کس را جانشین خود قرار نمی دهد. هیچ اتاقی برای جلسات گروهی وجود ندارد، چون سبک مدیریت او مستبدانه است. در این دیکتاتوری خلاقیت و آموختن چیزهای جدید غایب است. شما باید فقط دستورات او را انجام دهید و نتیجه را به او گزارش کنید.
افراد مدام یکدیگر را سرزنش می کنند
در فرهنگ ما همیشه به ما گفته اند: «از هر دستی بدهی از همان دست پس می گیری». در ادارات بسیار مشاهده می کنیم که کارمندان بقیه را سرزنش می کنند. پس اگر ما نیز این کار را انجام می دهیم، باید منتظر باشیم بقیه هم همین رفتار را با ما داشته باشند. پس اگر در محل کار با این وضعیت مواجه اید و شما هم در این معرکه گرفتار شده اید، بهترین واکنش این است که خود را از این جو بیرون بکشید و سعی کنید موضوع را شخصی نکنید، با تمام تلاش به کارتان ادامه دهید، واقعیت را بگویید و هر کاری را که انجام دادید به صورت مستند ثبت کنید.
شما نمی توانید به دیگران اعتماد کنید، بلکه می توانید آن ها را متهم کنید
در محیطی سرشار از بی اعتمادی و دوز و کلک، جایی که هر یک از کارکنان سایرین را در نظر مدیر تخریب می کند، بروز دادن اطلاعات و شفاف کار کردن ناممکن است. در این محیط رقابتی ناسالم، امنیت شغلی را نمی توان پیش بینی کرد. اعتماد به همکاران خطرناک است، زیرا آن ها ممکن است دشمن شما باشند. در این صورت تنها می توانید به مدیر اعتماد کنید. شما باید رزومه خود را مرتب به روزرسانی کنید، زیرا اگر دیگران درباره شما بدانند، ممکن است شغلتان را از دست بدهید.
پی بردن به نامناسب بودن محیط کار
شایعه پراکنی اخلاق را نابود می کند
شما می دانید چه کسانی به این کار علاقه دارند. کارمندانی که حس می کنند لیاقت بیشتری دارند یا از کارشان ناراضی اند یا آن هایی که سیری نزولی داشته اند. این افراد سریعا به شایعات دامن می زنند و در تصمیم گیری های نادرست به سرعت رهبری جمع را به دست می گیرند. این افراد ویروس خود را به بقیه کارکنان نیز منتقل کرده و از سایرین استفاده ابزاری می کنند و نیز درباره افراد تازه وارد حس بدی به شما القا می کنند.
محیط کار سرشار از نفاق و دورویی است
آیا تاکنون دیده اید برخی از افراد برای کسب محبوبیت به شدت نزد مدیران چاپلوسی و پاچه خاری می کنند؟ شما چنین افرادی را خوب می شناسید. آن ها از راه درست منحرف می شوند. پا را زا حد و مرز خود فراتر می گذارند. با مدیر دوست می شوند و در امور مدیریتی نفوذ کرده و آن ها را تحت کنترل خود در می آورند. چیزهایی مانند افزایش حقوق، آموزش های اضافی، ساعات اضافه کاری و اموری که هیچ کس دیگری از آن ها خبر ندارد و نمی تواند آن موقعیت هار ا بگیرد. نگاهی به کسانی که بیش از سایر همکاران با مدیر معاشرت دارند و بیش از حد معمول با او وقت می گذارند بیندازید. چرخ زندگی آن ها بهتر از دیگران می گردد، زیرا آن ها نزد مدیر محبوب ترند.
با افراد و کارکنان مثل اشیا برخورد می شود
گاهی از دیدگاه مدیران ارشد کارمندان به منزله زنبورهای عسل کارگر تلقی می شوند و به نظرات، رفاه و بهبود سطح زندگی آن ها هیچ اهمیتی داده نمی شود یا این که به آن ها به چشم عوامل هزینه زا نگاه می شود تا سرمایه های یک سازمان. این کار باعث می شود که شور و شوق برای استخدام در آن سازمان بی انگیزگی، فرار از مسئولیت، استرس و فرسودگی تبدیل شود.