معمولا مردم گمان میکنند حق الناس فقط از دیوار مردم بالا رفتن یا دست در جیب مردم کردن است، غافل از آنکه حق الناس بسیار ریز است مانند:
خدای متعال راهی برای مؤمنین گشوده تا در بن بست گرفتار نباشند. مثلا اگر مال کسی را ضایع کرده ایم، میتوانیم با اجازۀ حاکم شرع، این مال را به جای آن شخص صدقه بدهیم تا در قیامت با پرداخت ثواب صدقه به کسی که مالش ضایع شده، رضایت او را کسب کنند.
ماشینش را جایی پارک میکند که مزاحمت برای مردم است.
جلوی ماشینها میپیچد.
بدون دلیل بوق میزند.
دزدگیر ماشینش را شبها حالتی میگزارد که اگر پرندهای هم روی آن نشست صدا کند.
پول کالا را به بیشتر رند میکند مثلا شده هزار و نهصد تومان میگوید دو هزار تومان.
عابر پیاده از چراغ قرمز میگذرد.
از پلههای آپارتمان چنان میدود که همسایهها اذیت میشوند.
در منزل را طوری میبندد که همه از خواب بیدار شوند.
کالای تاریخ گذشته یا بی کیفیت میفروشد.
امام جماعتی که دیر میآید.
صدای آهنگ یا حتی مداحی و قرآنش از مغازه یا منزل بلند است و دیگران را اذیت میکند.
در کتابخانه صحبت میکند و باعث آزار دیگران میشود.
در اداره از وقت مردم میزند و نماز مستحبی یا کتاب یا ... میخواند.
حرفی میزند که باعث ناراحتی دیگران میشود و ...
اینها بسیار ظریف است. اگر این مسائل کوچک و ظریف دقت نشوند نتیجه این خواهد شد که کم کم، تخم مرغ دزد، ۳ هزار میلیارد شتر اختلاس میکند.
حق الناس هم اقسامی دارد
حق الناس را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. حق الناس مالی و غیر مالی. کسی که حقی یا مالی را از دیگران ضایع کرده باشد، نخست باید از این گناه بزرگ توبه کند، و از خدا عذر خواهی نماید. زیرا در درجه اول قانون خدا نا دیده گرفته شده، یعنی اول حق الله ضایع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالی باشد یا غیر مالی.
آیا حق الناس را میتوان با استغفار جبران کرد؟
۱- هر حق الناسی، حق الله هم محسوب میشود. علتش هم این است که وقتی انسان (مثلا) غیبت میکند. علاوه بر آن که آبروی دیگران را میریزد، از اطاعت دستور الهی هم سرپیچی کرده است؛ بنابراین کسی که حق الناس کرده، علاوه بر آن که باید رضایت صاحب حق را کسب کند، باید با دعا و استغفار، رضایت خدای متعال را هم جلب نماید.
۲ ـ. راه ادای حق الناس، در اساسیترین گام، طلب رضایت از خود شخصی است که حقش ضایع شده است؛ بنابراین اگر مال کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با پرداخت صدقه، رضایت صاحب مال را کسب کنیم! یا اگر آبروی کسی را برده باشیم، معنایی ندارد که بخواهیم با صرف استغفار، حق او را ادا کرده باشیم!
۳ ـ گاهی اوقات، بنا به هر دلیلی امکان رضایت گرفتن از شخصی که حقش ضایع شده وجود ندارد.
* آن شخص برای ما مجهول است و وی را نمیشناسیم؛
* آن شخص را میشناسیم، اما نمیدانیم کجاست؛
* به علت غفلت یا فراموشی، متوجه ضایع شدن حق دیگری نیستیم.
در این صورت، خدای متعال راهی برای مؤمنین گشوده تا در بن بست گرفتار نباشند. مثلا اگر مال کسی را ضایع کرده ایم، میتوانیم با اجازۀ حاکم شرع، این مال را به جای آن شخص صدقه بدهیم تا در قیامت با پرداخت ثواب صدقه به کسی که مالش ضایع شده، رضایت او را کسب کنند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
یا این که اگر آبروی او را برده ایم، برای او طلب استغفار کنیم و از خداوند بخواهیم که دلش را نسبت به ما نرم کند. همۀ ما ممکن است حقوق افرادی را ضایع کرده باشیم و خبری از آن نداشته باشیم. راه جبران چنین ظلمی آن است که در امور مالی، به مقداری، رد مظالم بدهیم؛ و در امور مالی، در دعا و مناجات خود از خدای متعال بخواهیم که اگر حقی از کسی ضایع کرده ایم، خدای متعال دستگیرمان باشد و با نرم کردن دل آن شخص نسبت به ما کاری کند تا ما را حلال کند.
در برخی موارد، کسب رضایت، موجب بروز مفسده است. در چنین صورتی در امور غیر مالی، میفرمایند برای او استغفار کنید. مثلا غیبت کسی را کرده ایم و اگر بخواهیم حلالیت بطلبیم، موجب بروز کینه و کدورت، یا قطع ارتباط میشود.
در امور مالی هم میفرمایند به هر صورتی که شده مال را به او برگردانید. هر چند در قالب شخصی ناشناس باشد. در این صورت میتوانیم مال را به حساب آن شخص واریز کنیم یا به شخص ثالثی بدهیم تا به گونهای به او برساند.