با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که به تعبیرمقام معظم رهبری در حکم ریل گذاری نظام اســت، دردهه چهارم انقلاب یک ضرورت اجتناب ناپذیراســت. در این الگو، خلاف الگوهای غربی، مسائلی از جمله بعد روحانی انسان و اینکه این الگو خواستار تحقق حیات طیبه اســت که در آن انسان خلیفه خداســت، مطرح می شود. اگردر طول تاریخ فلاسفه بزرگــی مدینــه فاضله را به عنوان هــدف طراحی کرده اند امادر ایــن الگومدینه فاضله وسیله ای است برای رسیدن انسان به کمال مطلوب که همان مقام قرب الهی است.
۱- «ساخت مادی» توسعه و «ساخت معنوی» پیشرفت
بین پیشــرفت و توســعه تفاوت هایی وجوددارد. پیشرفت از نظرکیفی، فاصله گرفتن از الگوهای غربی اســت. الگوی غربی ّکمی اســت ولی الگوهای مادر عین کمیت، کیفیت هم دارد، به این معنی که الگوهای غربی بیشــتر در فضای انسان شناسی، جامعه شناسی وتمدن غربی قراردارد، ساخت غالب برآن، ساخت مادیاست. پس معنای توسعه از نظر غرب، برنامه ریزی برای ســاخت بعد مادی است وآنچه این تمدن را به جلو برد بعد مادی انسان است. اومانیسم به عنوان یکی از مبانی این الگوها انسان را از حقیقت قدسی و ملکوتی خودش دور کرده است. اما در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تمام چیزهایی که برای این انسان درنظرگرفته می شود، همه دور یک محور می چرخد که آن، محور توحید اســت و به نگاه توحیدی به انسان می شود و ارزش های انسان بر اساس همان ارزش های توحیدی تعریف می شــود. البته در این الگو درکنار ساخت قدسی، ساخت مادی نیزدیده شده است. پس یک تفاوت این الگو با الگوهای غربی این اســت که در الگوهای غربی، ســاخت مادی غلبه دارد و انسان یک وجهی دیده می شود ولی در الگوی توحیدی، انسان، جامعه و تمدن ساختی روحانی و معنوی دارد. اولاً کلمهی پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمهی توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمهی توسعه یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتادهی متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعهی کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از پیشرفت
رهبر فرزانهی انقلاب هوشیارانه نوع «توسعه تک بعدی » یعنی توسعه صرفا مادی و سکولار را برنمیتابند و در مقابل آن، مفهوم «پیشرفت» را مطرح میکنند؛ پیشرفتی همهجانبه و جامع که همهی شئون جامعه، اعم از مباحث فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را در بر گیرد و اخلاق و معنویت آن برگرفته از فطرت توحیدی انسان باشد. برای این منظور نیز ایشان در تبیین عبارت «پیشرفت» میفرمایند: «اولاً کلمهی پیشرفت را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمهی توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمهی توسعه یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتادهی متعارف جهانی را که معنای خاصی را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعهی کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از پیشرفت.» (۱۰/۹/۸۹)
۲- چرایی ضرورت پیشرفت با مفهوم اسلامی
تأکید بر استفاده از واژهی «پیشرفت» با مفهوم اسلامیـ ایرانی در لسان رهبر معظم انقلاب به خاطر جلوگیری از افتادن الگوی پیشرفت در پارادایم توسعه است و لذا ایشان دربارهی ضرورت آن میفرمایند: «چرا لزوم این کار را باید بیان کرد؟ خیلی ساده است؛ به خاطر اینکه امروز در چشم بسیاری از نخبگان ما، بسیاری از کارگزاران ما، مدل پیشرفت صرفاً مدلهای غربی است؛ توسعه و پیشرفت را باید از روی مدلهایی که غربیها برای ما درست کردهاند دنبال و تعقیب کنیم. امروز در چشم کارگزارانِ ما این است و این چیز خطرناکی است؛ چیز غلطی است؛ هم غلط است، خطاست، هم خطرناک است... آنچه که موجب میشود ما الگوی غربی را برای پیشرفت جامعهی خودمان ناکافی بدانیم در درجهی اول این است که نگاه جامعهی غربی و فلسفههای غربی به انسان ـ البته فلسفههای غربی مختلفاند، اما برآیند همهی آنها این استـ با نگاه اسلام به انسان، به کلی متفاوت است؛ یک تفاوت بنیانی و ریشهای دارد. لذا پیشرفت، که برای انسان و به وسیلهی انسان است، در منطق فلسفهی غرب معنای دیگری پیدا میکند، تا در منطق اسلام؛ پیشرفت از نظر غرب پیشرفت مادی است... پیشرفت وقتی مادی شد، معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود در راه چنین پیشرفتی قربانی کرد. یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند، ولی اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد، اما از نظر اسلام پیشرفت این نیست. البته پیشرفت مادی مطلوب است، اما به عنوان وسیله. هدف، رشد و تعالی انسان است.»(۲۴/۲/۸۶)
۳- معنویت و اخلاق مهمترین سرفصل شاخص های پیشرفت
بنابراین مهمترین سرفصل شاخصهای پیشرفت، که مقام معظم رهبری به حق بر آنها تأکید دارند، «معنویت» و «اخلاق» است. البته ایشان به علت جامعیت نگاهی که در رهبری نظام اسلامی دارند، در مقاطع مختلف به تناسب نیازهای جامعه، شاخصهای مختلف و زیادی را برای پیشرفت مطرح نمودهاند، ولی همهی آنها با محوریت تأمین یک نیاز اساسی بیان میشود و آن دمیدن «روح معنویت و دین» در تدوین الگوی پیشرفت است.
مقام معظم رهبری در مقاطع مختلف به تناسب نیازهای جامعه، شاخصهای مختلف و زیادی را برای پیشرفت مطرح نمودهاند اما مهمترین سرفصل شاخصهای پیشرفت، که به حق بر آنها تأکید دارند، «معنویت» و «اخلاق» است.
لذا معظمله در تبیین ۴ عرصهی تدوین الگوی اسلامیـ ایرانی پیشرفت، بعد از تشریح عرصههای فکر، علم و زندگی، چهارمین عرصه را «معنویت» ذکر میکنند و در خصوص ضرورت آن در الگوی «پیشرفت» میفرمایند: «عرصهی چهارم که از همهی اینها مهمتر است و روح همهی اینهاست پیشرفت در عرصهی معنویت است. ما بایستی این الگو را جوری تنظیم کنیم که نتیجهی آن این باشد که جامعهی ایرانی ما به سمت معنویتِ بیشتر پیش برود. البته این در جای خود برای ما روشن است... اما باید برای همه روشن شود که معنویت نه با علم، نه با سیاست، نه با آزادی، نه با عرصههای دیگر، هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه معنویت روح همهی اینهاست»( ۱۰/۹/۸۹) خوشبختانه من میبینم در دانشگاهها تولید علم و لزوم عبور از مرزهای دانش به یک گفتمان عمومی تبدیل شده. این خیلی برای من خرسند کننده و نویدبخش است. باید اجرائی کنید. این پیشنهادهائی که این عزیزان من در زمینههای دانش و تحقیق و پژوهش و ایجاد مراکز و نخبهپروری و ارتباطات و غیره گفتند، همه در جهت همین مسئلهی تولید علم است. این بسیار باارزش است. این راه را باید دنبال کرد.
۴- مهمترین نقاط افتراق پیشرفت و توسعه
۱- عدالت: پیشرفت همراه با عدالت است اما توسعه همواره منهای عدالت بوده است در غرب به عدالت توجه نمیشود و حتی عدالت اجتماعی را مانع توسعه میدانند.
۲- الگوی بومی یا غربی: در توسعه، منظور غربیها از توسعه یافتگی مترادف با غربی شدن است،کشورتوسعه یافته کشوری است که کاملا در تمامی ابعاد و عرصهها، فرهنگ و هنجارهای غربی را پذیرفته و بکار بسته است. و از نگاه آنان کشور در حال توسعه به کشوری اطلاق میشود که در حال پذیرش و تحقق و کاربست فرهنگ غرب است اما الگوی پیشرفت، خاستگاه بومی و اسلامی دارد، درآن استقلال همهجانبه محقق میشود.
۳- نگاه به انسان: در اسلام هدف از پیشرفت رستگاری و رشد و تکامل و تعالی و آسایش انسان است و انسان را خلیفه و جانشین خداوند میداند و در قانونگذاری، برنامهریزی و اجرا به نیازهای اساسی انسان توجه دارد. اما در توسعه غربی انسان جایگزین خدا قلمداد میشود و خواست انسان را معیار حق میدانند، نسبت به انسان تنها نگاه مادی و ابزاری و دنیوی دارند و به اخلاق و معنویت توجه ندارند.